- عاشق کش
- د لازار شیفته کش کشنده عاشق قاتل عاشق، معشوقی که عاشق خود را به محبتی ننوازد آن که بر عاشق خویش ستم کند
معنی عاشق کش - جستجوی لغت در جدول جو
- عاشق کش ((~. کُ))
- آن که عنایت و توجهی به عاشق خود ندارد
- عاشق کش
- ویژگی معشوقی که عاشق خود را می کشد یا به عاشق خود جور و ستم می کند، کنایه از بسیار زیبا یا جذاب
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
عمل عاشق کش، عاشق آزاری، برای مثال رسم عاشق کشی و شیوۀ شهرآشوبی / جامه ای بود که بر قامت او دوخته بود (حافظ - ۴۲۶)
عمل عاشق کش عاشق آزادی
عاشق مانند مانند عاشق، همانند عاشق
مانند عاشق همچون عاشق
خوراکی که در آن سرکه یا آب لیمو می ریزند، آش ترش، آش سرکه
شیفته با خوراکی است ترش